راههای بازاریابی موفق

راههای بازاریابی موفق
راههای بازاریابی موفق
کمتر صاحب کسب و کار کوچکی را میتوان یافت که به این اصطلاح وسواس نداشته باشد: استراتژی بازاریابی. این جنبه اصلی است که بین کارآفرینان موفق و آنهایی که شکست میخورند تفاوت ایجاد میکند. عجیب است که چگونه همه به کشف تکنیکهای بازاریابی عالی برای کسب و کار خود اهمیت میدهند، اما به خود زحمت نمیدهند که بررسی کنند، استراتژی بازاریابی واقعا به چه معناست.
بیایید با اصول شروع کنیم. استراتژی بازاریابی، مجموعهای از تکنیکها است که یک سازمان را قادر میسازد تا منابع خود را به سمت بهترین فرصتها از نظر افزایش فروش و دستیابی به مزیت پایدار نسبت به رقابت، هدایت کند. استراتژی بازاریابی یک شرکت، شامل فعالیتهای بلندمدتی است که به توسعه آگاهی از برند کمک میکند.
اکنون که ما تعریف روشنی از این اصطلاح داریم، زمان آن رسیده است که به جزئیات بپردازیم: چه زمانی میتوانید مطمئن شوید که استراتژی بازاریابی خوبی دارید؟ به مولفههای زیر توجه کنید، شما متوجه آن میشوید:
از طریق تلاشهای بازاریابی خود، سعی در دستیابی به چه کسانی دارید؟ چه کسی در دستهای قرار میگیرد که به عنوان مشتری تعریف شده است؟ این اولین قدم در هر استراتژی بازاریابی است: مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید. این کار، بدان معنا نیست که شما خریداران باالقوهای را که با معیارهایی که در این مرحله تعیین کردهاید، مطابقت ندارند، نادیده میگیرید. هرکسی که به محصولات و خدمات شما علاقهمند است، همچنان میتواند آنها را دریافت کند، اما قطعا باید تلاشهای بازاریابی خود را به دستهی افرادی که به احتمال زیاد جذب میکنید، محدود کنید.
برای مثال، Levi’s قصد دارد افراد جوان و سرزندهای را که عاشق ترکیب مدرن و کلاسیک هستند، جذب کند. این مخاطبی است که کل استراتژی بازاریابی آنها، روی آن متمرکز است.
هنگامی که علایق مشتری هدف خود را شناسایی میکنید، سبک کلی استراتژی بازاریابی خود را به گونهای تنظیم میکنید که مناسب این دسته از کاربران باشد. شما تبلیغات تلویزیونی عالی ایجاد میکنید، پستهای وبلاگ را به زبانی که آنها میفهمند مینویسید و به راحتی از طریق رسانههای اجتماعی با آنها ارتباط برقرار خواهید کرد.
2. آگاهی
هدف نهایی هر کسب و کاری جلب اعتماد بیشتر مشتریان فعلی و دستیابی به آگاهی بهتر از برند در میان مخاطبان هدف است. برخی از راههای کلاسیک برای افزایش آگاهی از برند شما، عبارتند از تبلیغات تلویزیون، روزنامه، مجلات، بهصورت آنلاین و تبلیغات شفاهی. این تاکتیکها همانطور که بسیاری از بازاریابان معاصر فکر میکنند، قدیمی نیستند. شما همچنان باید آنها را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی محتوای خود در نظر بگیرید.
در شرایط فعلی بازار، مفهوم ایجاد آگاهی از برند بیشتر از طریق تکنیکهای بازاریابی آنلاین تعیین میشود. این بدان معنی است که کسب و کار شما به یک وبسایت و همچنین وبلاگی نیاز دارد که در آن مقالات با کیفیت و مرتبط با جایگاه خود ارسال کنید. فیلمها، پادکستها، اینفوگرافیکها، تصاویر و ارائهها نیز مهم هستند. محتوای بصری و صوتی تاثیرات ماندگاری ایجاد میکند.
3. مزایای منحصر به فرد
اگر میخواهید مخاطب هدف شما، محصول شما را نسبت به پیشنهادات رقبا انتخاب کند، برند شما باید مزیت منحصربه فردی ارائه دهد. مهمترین چیزهایی که محصول/خدمت شما را از پیشنهاد مشابه در بازار متمایز میکند چیست؟ اگر نمیتوانید چنین مزایایی را شناسایی کنید، بهتر است هر چه زودتر به آنها فکر کنید. سپس، استراتژی بازاریابی خود را بر ترویج آنها متمرکز خواهید کرد.
به عنوان مثال، اگر نرم افزار ویرایش عکس جدیدی را تبلیغ میکنید، با رقابت بزرگی روبرو خواهید شد و باید با ویژگیهای منحصربه فرد، مخاطب را جذب کنید. مشتری، اثربخشی، سرعت، انتخاب عالی از فیلترها و گزینههای ویرایش و استعداد منحصربهفردی را میخواهد که عکسها را از روندهای رایج متفاوت کند. اگر شرح پیشنهاد شما توجه مخاطبان هدف شما را به خود جلب کند، یک قدم به دستیابی به اهداف کمپین بازاریابی خود نزدیکتر خواهید شد.
مسائل را خیلی پیچیده نکنید، تبلیغات مفصل آزاردهنده و معکوس هستند. شما باید یک یا دو چیز را که شما را متمایز میکند، شناسایی کنید و تا حد امکان آنها را تبلیغ کنید. آیا محصول شما ارزانتر و بهتر از هر چیز دیگری در بازار است؟ خوب، این تمام چیزی است که مشتریان باالقوه شما نیاز دارند.
4. ارتباط با مشتریان خود
مهم است که بدانید چه زمانی و چگونه با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. شما نمیتوانید به سادگی پروفایلهای رسانههای اجتماعی ایجاد کنید و هر زمان که برای آنها وقت دارید از آنها استفاده کنید. ارتباطی که با مشتریان خود ایجاد میکنید، جنبه کلیدی موفقیت استراتژی بازاریابی شما است. رسانههای اجتماعی مطمئناً مهم هستند، اما باید از آنها، به صورت استراتژیک استفاده کنید. تبلیغات پولی در فیس بوک، توییتر و دیگر پلتفرمها را در نظر بگیرید. این تبلیغات، در مقابل مخاطبان زیادی نمایش داده میشوند، بنابراین شما به راحتی با این روش، تعداد زیادی از دنبال کنندگان را جذب خواهیدکرد.
وقتی تعداد فالوور مناسبی به دست میآورید، باید ارتباط موفقی با آنها داشته باشید. همه چیز را فقط در مورد کسبوکار خود قرار ندهید. شما مطمئناً محصولات و خدمات خود را به عنوان بهترین انتخاب در بازار معرفی خواهید کرد، اما باید توجه خود را بر نیازها و خواستههای دنبال کنندگان خود متمرکز کنید. مشکلات آنها را شناسایی کنید و نشان دهید که چگونه تجارت شما راه حل مناسبی است.
فعالیت مخاطبان خود را رصد کنید و مطمئن شوید که در زمان اوج ترافیک بهروزرسانیها را منتشر میکنید!
5. فعالیتها در بازاریابی موفق
خوب، شما مخاطبان هدف خود را شناسایی کردید، شروع به ایجاد آگاهی از برند کردید، یک پیشنهاد منحصربه فرد دارید و اهمیت ارتباط صحیح را درک کردید. حالا شما با یک عامل، باقی ماندهاید که همه عناصر قبلی یک استراتژی بازاریابی خوب را به هم مرتبط میکند، چه خودتان دست به کار شوید یا یک آژانس بازاریابی استخدام کنید.
شما باید از طریق مجموعه ای از فعالیتها که شامل تبلیغات، حضور آنلاین، سمینارها، وبینارها، هدایا، مصاحبهها و دیگر روشهای هوشمند استفاده از رسانهها میشود، مخاطبان هدف خود را در مورد مزایای کسب و کار خود آگاه کنید. هر اقدامی که انجام میدهید، باید ارتباط خود را با استراتژی بازاریابی شما حفظ کند.
یک استراتژی بازاریابی موفق به زمان و تعهد نیاز دارد.
هیچ راه میانبری برای دستیابی به اهداف نهایی کسبوکار شما از طریق یک استراتژی بازاریابی مناسب وجود ندارد و گاهی اوقات کسبوکارها، این کار را به یک آژانس بازاریابی در حال رشد برون سپاری میکنند. رسیدن به هدف، هنگامی که به عناصر کلیدی یک استراتژی بازاریابی خوب، توجه میکنید، برای شما آسانتر خواهد بود.
بازاریابی، راهی فوق العاده برای انتقال عملکرد درونی برند شما به مشتریان باالقوه شما است.
برخی از مشاغل، قادر به ایجاد یک کمپین بازاریابی موثر با طنز هستند. از زاویه تحقیر خود یا استفاده از حقهها برای جلب توجه مخاطبان خود استفاده میکنند. برخی دیگر از تاکتیکهای هوشمندانه، برای ترغیب مخاطبان برای تعامل استفاده میکنند. به اندازه کافی، کسبوکار خود را برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود نمایش دهید، اما همچنین به اندازه کافی مانع از افشای اسرار تجاری خود شوید.
برخی از شرکتها بودهاند که توانستهاند به این مهم دست یابند، به اصطلاح، تعادل ظریف. احتمالا نام برخی از آنها را شنیدهاید و فقط تحت تاثیر استراتژیهای بازاریابی آنها قرار خواهید گرفت.
مثال: مشارکت بانک آمریکا با آکادمی خان
در مورد آن فکر کنید: بانکهای بزرگ، با یک شرکت آموزشی شریک میشوند تا به مشتریان کمک کنند تا از نظر مالی وضعیت بهتری داشته باشند. مطمئناً، بانکها میخواهند از کارتهای اعتباری و سود وام ناشی از بدهی مشتریان خود، پول به دست آورند، اما هرچه مشتریان پول بیشتری برای سرمایهگذاری داشته باشند، اگر از ارتباط خود راضی باشند، وجوه خود را بیشتر در موسسه مالی خود نگه میدارند.
بانک آمریکا، این کمپین بازاریابی را با یک کمپین ایمیلی آغاز کرد که با اطلاعاتی در مورد مشارکت آکادمی خان شروع به جلب توجه مشتریان خود کرد. این کار، با مجموعهای از ویدئوها دنبال شد که نشان میداد افراد در حرفههای زندگی واقعی خود، درباره تجربیاتشان صحبت میکنند. در این عکسها، یک صاحب سالن آرایش، یک معلم، یک آتشنشان، یک نماینده خدمات مشتریان و یک معمار دیده میشد.
اولین کاری که بانک، به صورت هوشمندانه انجام داد، وام گرفتن از گروههای مختلف اجتماعی-اقتصادی بود. اگر با معلم یا صاحب آرایشگاه، همذات پنداری نمیکردید، مطمئناً میتوانستید با هر یک از افراد دیگر که نشان داده شده بودند ارتباط برقرار کنید.
ثانیا، هر یک از افراد معرفی شده، تجربه زندگی متفاوتی داشتند. یکی از آنها، والدینی هستند که سعی میکنند بین پلیس و تربیت خانواده تعادل برقرار کند. یکی خلبانی است که در موقعیت مالی بدی قرار دارد تا به اعضای خانواده در قبوض کمک کند. یکی دیگر در حال پرداخت بدهی دانشجویی در حین انجام اولین کار “واقعی” خود است.
هر کدام از یک هدف یا مانع متفاوت صحبت میکنند. شما میتوانید در مورد درآمد ماهانه، از یک نفر، بودجه بندی، از دیگری و مزایای دوره کارآموزی از شخص دیگری اطلاعات کسب کنید. بانک و شریک آنها،(Khan Academy)مشتریان خود را تشخیص دادند و متوجه شدند که مشتریانی که ایمیل خود را مرتبا چک میکنند یا بانکداری آنلاین انجام میدهند، مخاطبان هدف خوبی خواهند بود.
چرا این بازاریابی بسیار خوب بود؟
شناسایی مشتری در ویدیوها، گروه متنوعی را پوشش میداد. همانطور که در بالا گفته شد، اگر با یکی از ویدیوها ارتباط برقرار نکنید، مطمئناً چیزی را خواهید یافت که میتوانید در آن ارزش پیدا کنید. زمانی که شغلی را در نظر میگیرید یا تازه وارد نیروی کار میشوید، ممکن است فکر کرده باشید که چقدر میخواهید درآمد داشته باشید یا چه مدت کار انجام دهید. جستوجوهای آنلاین، طیف گستردهای از دستمزد را ارائه میدهند، اما شنیدن آن از زبان افراد در این زمینه بسیار ارزشمند است.
بانک آمریکا، فرصتی یافت تا در ازای وفاداری به برند و موفقیت مالی، مشتریان جوان را در معرض افراد مرتبط قرار دهد که در مورد موضوعات داغی مانند امور مالی، بدهی و مشاغل صحبت میکنند. درآمد بانک آمریکا، در سال 2020، 22.5 میلیارد دلار بود و آنها به عنوان بانک شماره دو در ایالات متحده هستند.