سرتان بسیار شلوغ است و وقت کافی برای رفتن به بازار و خرید اجناس مورد نیاز خود را ندارید، یا به دلیل آلودگی هوا و ترافیک شهر ترجیح میدهید قید خرید را بزنید! شاید هم از پیمودن خیابانها و نیافتن کالای مورد نیاز خود، خسته شدهاید.
در مورد اینکه تجارت الکترونیکی چیست و چه کاربردی دارد و تفاوت آن با تجارت معمولی چیست و یا اینکه تجارت الکترونیکی با کسبوکار اینترنتی چه تفاوتی دارد، پرسشهای زیادی میشود، شاید برایتان سوال باشد که جایگاه تجارت الکترونیک کجاست، به خصوص در شرایط همهگیری کرونا، چطور میتوان کارها را گسترش داد و اینکه از کجا و چگونه شروع کنیم؟
اول اینکه همیشه تعریف و برداشت ما از e-commerce، باید تجارت الکترونیکی باشد نه تجارت الکترونیک. ادا کردن معنی درست کلمات، بار معنایی و ماموریت کلمه را به درستی بیان میکند. پس بهکار بردن کلمه تجارت الکترونیکی به جای تجارت الکترونیک، به واقعیت نزدیکتر است و رسالت این شیوه تجارت را بهتر بیان میکند.
در تعریف تجارت یا داد و ستد، در واقع مالکیت توسط فروشندهی نوعی کالا یا خدمات در قبال دریافت مبلغی یا منفعتی به شخص دیگری که خریدار است، منتقل میشود که معمولا این گونه فرایند طی یک مذاکره تجاری و در یک محیط تجاری، مانند بنگاه یا بازار یا مغازه یا تجارتخانه صورت میگیرد و هر دو طرف این معامله یا تبادل از انجام کار خود خشنود هستند. حالا ممکن است این تجارت در سطح یک روستا، شهر، کشور و یا حتی ممکن است بین چند کشور، یا بهصورت تجارت خارجی، صورت پذیرد.
در تجارت معمولا عوامل زیادی دخیل هستند؛ از قانون تجارت گرفته تا عرف و مسائل اعتقادی در انجام معامله، بسته به نوع فرهنگ و نگرش معامله گنندگان تاثیر دارد و حتی در قانون تجارت خارجی، همیشه ما میبایست طبق قوانین و پروتکلهای بین المللی در دیپلماسی تجاری رفتار کنیم. هر چند صحبت در مورد تجارت به اندازه پیشینه خود انسان قابل تعریف و تفسیر است اما تا این حد، حق مطلب رساندهشد. در ادامه به بررسی تجارت الکترونیکی میپردازیم.
صحبت از الکترونیک کردن صحبت از اتم و صحبت از حرکت الکترونها در خلا و ماده است و تعریف و تفسیر در این مورد تخصصی است و زیاد ربطی به مطلب ما ندارد بلکه کاربرد آن، در قالب ابزارهای دیجیتال، مانند اینترنت، موبایل، تلفن و تلوزیون و هر آنچه رسانهها یا مدیاهایی که تحت تاثیر الکترونیک هستند، منظور و مقصود میباشد.
قبلا هم گفتهشد که تجارت در بهکارگیری هر ابزار نو و جدیدی، همیشه پیشتاز بوده و به منظور سهولت در فرایند یک دادوستد و بالابردن گردش کار و به دنبال آن، بالا بردن فروش و قدرت مالی خود، همیشه ابزار جدیدی بهکارگرفته است. هدف هم افزایش فروش و دادوستد است، مشتری بیشتر شود، صادرات بیشتر انجام شود، تولید بیشتر صورت بگیرید، اشتغال بیشتر انجام شود و این روند، رو به رشد باشد. از این رو سرعت الکترونیک در تبادل دادهها، ایجاد ارتباط و تعامل از طریق ابزار، نیازی به تعریف و تفسیر ندارد. پس این نقطه تلاقی است که تجارت با الکترونیک دارد و در واقع تجارتی که متاثر از الکترونیک است به وجود میآید.
اما تجارت الکترونیکی چه تفاوتی با تجارت سنتی (قدیمی) دارد. در پاسخ باید گفت، در ماهیت کار هیچ تفاوتی ندارد، در هر دو مورد یک دادوستد صورت میپذیرد و در هر دو مورد قرارداد یا توافقی بر سر قیمت صورت میگیرد. همچنین در هر دو پول تبادل میگردد و هر دو تابع شرایط و قانون معاملات و تجارت یک منطقه است. اگر در هر کدام اختلافی صورت بگیرد هم، قانون نظارت و سعی در حل و فصل دارد.
اما سرعت و فراگیری تجارت الکترونیکی در دسترسی به مشتریان و ارتباط با آنها و همچنین سرعت معاملات و انجام فروش مانند مقایسه حرکت لاک پشت و پرواز عقاب است! شاید در نگاه اول این مثال کمی پیش پا افتاده باشد.
اما به نظر میرسد این یک فرض درست باشد؛ چرا که در پرواز عقاب، عقاب اشراف کامل به محیط خود دارد و در سقف پرواز و دسترسی به غذای خود محدودیتی ندارد، مضاف بر اینکه قدرت دید و سرپنجههای عقاب نیازی به تعریف ندارد؛ اما لاکپشت حرکتی کند و خستهوار دارد و محیط دید لاکپشت هم به اندازه سطح ارتفاع آن نسبت به زمین است.
منتها به عقاب رسیدن، نیاز به مهارت دارد. از مهارتهای پرواز گرفته تا مهارتهای مقابله با سایر شکارچیان. صحبت از عقاب کردن و عقاب شدن هم به همین سادگی نیست.
اگر بخواهیم از این تمثیلات بگذریم و سر اصل مطلب برویم، ما قصد داریم تجارتی انجام دهیم که متاثر از الکترونیک باشد، اینجا مقصود از الکترونیکی یا بازار الکترونیکی تلوزیون، رادیو، تابلو بیلبوردهای السیدی و الایدی کنار بزرگراهها نیست و مختص تجارتی است که تحت تاثیر شبکه www یا اینترنت است، حالا ابزارهایی مانند تبلت، موبایل و تلوزیون نتهای مختلف و حتی بیلبوردهایی که تحت تاثیر این تکنولوژی است را میتواند شامل شود.
صحبت ما در تجارت الکترونیکی، تجارتی نیست که تحت سختافزار الکترونیکی باشد، بلکه تجارتی است که متاثر از برنامهها و نرمافزارهای از پیش برنامهریزیشدهای است که متاثر از اینترنت، با استراتژی، هدفمندی و تقسیم بندی بازار هدف به درستی صورت گرفته باشد.
تجارت الکترونیکی، تجارتی است که عامل ارتباطی و انجام دادوستد در آن، وبسایتها، اپلیکیشنها، شبکههای اجتماعی، ایمیل و ابزاری از این دسته باشد. وگرنه صحبت ما اگر در مورد تجارت الکترونیک بود باید صحبت از تجارت لیزرها و ایسیها و ریزپردازندهها میکردیم اینها، ابزار هستند. زمانی که صحبت از تجارت الکترونیکی میشود، صحبت از شیوهای از کاربرد مدیریت تکنولوژی در کسبوکار است.
کمی سراغ کاربردیتر کردن مفاهیم برویم که بتوانیم نتیجه بهتری بگیریم. سعی میکنیم با یک مثال ملموس شروع کنیم.
تصور کنید ما یک اتاق مجهز و تعداد متنوعی ابزار بدنسازی و ورزش داریم. آیا با داشتن این امکانات، ما ورزشکار میشویم؟ خب پاسخ کاملا مشخص است یعنی خیر. برای ورزشکار شدن و موفق شدن، نیاز به برنامه داریم، نیاز به تمرین مستمر داریم، نیاز به دانش آن رشته یا مربی آن رشته داریم یا باید خودمان دانش و تجربه داشته باشیم یا اینکه یک مربی با تجربه در کنار ما باشد ولی پیشنهاد من این است که اگر دانش و تجربه هم داشتهباشیم، بهتر است یک مربی کنار ما باشد تا عیوب ما را ببیند و مهمتر اینکه، از نظر جسمی، ما باید شرایط ورزش کردن را داشتهباشیم.
این مثال در مورد جف بیزوس مالک آمازون هم صدق میکند، زمانی که توسعه اینترنت به حدی رسید، بیزوس تشخیص داد که تعداد کاربران اینترنت یعنی محیط کسب و کار یا محیط بازار یا همان محیط باشگاه مستعد شروع کار است.
خودش هم آمادگی لازم از نظر تجربه و دانش یا همان توان اجرای کار را داشت یعنی محیط و عامل شروع کننده مهیا بود. تا حدودی هم دانش و تجربه برنامهنویسی را فراگرفتهبود یعنی با تکنولوژی آن زمان فهمید؛ اگر یک وبسایت کتاب فروشی درست کند، تعداد زیادی دانشجو در امریکا به اینترنت 25 سال پیش دسترسی دارند و میتوانند با وبسایت بیزوس ارتباط بگیرند و با توجه به قیمت و کیفیت خوب کتاب او نسبت به بازار که وضعیت رقابتی آمازون را نسبت به خرید سنتی ممتاز میکرد توانست ارتباط را با مخاطبین خود از طریق ابزاری که متاثر از اینترنت است و اینترنتی که متاثر از سرورها و پردازندههای الکترونیکی است، انجام دهد و معنی واقعی تجارت الکترونیکی به صورت ملموس و به شکل امروزی درک شد. هر چند تیم برنزلی در ایجاد وبسایت و شکلهای اولیه این داد و ستد شاید سابقه بیشتری داشته باشند اما در اینجا سعی شد شکل ملموستر و تکاملیافته و موفقی مثال زده شود.
دسترسی بهتر در هر لحظه به بازار خرید و فروش آمازون از طریق وبسایت یا اپلیکیشن، سهولت در انجام معامله، شفافیت معامله، در نظر گرفتن منافع خریدار و فروشنده در عالیترین شرایط و دسترسی بدون زمان و مکان از طریق اینترنت، دسترسی به دادههای خرید و فروش و مشخصات مشتریان به صورت شفاف یا دسترسی به دادههای معاملاتی در لحظه و همچنین سهولت در ارسال و دریافت و ردیابی هر مرحله از فرایند خرید و فروش، تنها میتواند بخش شاید کوچکی از مزایای تجارت الکترونیک را بیان کند.
تمام موارد گفته شده هستند اما ای که این شخص چگونه به این مرحله رسید، مهمتر است…چرا همه به این قدرت نمیرسند؟ پاسخ این است که در تجارت الکترونیکی آنچه که مهم است، مهارت است و مهمتر از مهارت، داشتن تخصص لازم در اجرا و پیادهسازی ایده کسب و کار خود در فضای اینترنت یا مدلسازی ایده خود توسط یک وبسایت است. نیازی نیست که شما طراح سایت باشید شما باید خالق ایده وبسایت باشید، عوامل فنی و متخصص زیادی هستند که این ایده را برای شما پیادهسازی میکنند و این الگوی جامع و کاربردی شما است که میتواند موفقیت شما را تضمین کند.
این الگوی شما ریشه در هوش تجاری شما دارد. در مورد هوش تجاری مطالب و عناوین زیادی وجود ندارد و هر جا صحبت از هوش تجاری شده از آن به عنوان BI یا بیزنیس اینتلجنسی که اشاره به هوش دستگاه در تحلیل و بهکارگیری پیشنیاز دادهها، توسط کامپیوتر در راستای اهداف سازمان دارد، صحبت شده؛ اما به نظر شاخه هوش تجاری مبحث مهمی مانند هوش مالی یا هوش اجتماعی و یا از این قبل مسائل است.
در قدیم بیان میشدکه فلانی شم بازار دارد، این همان است؛ یعنی هوش تجاری تلفیقی از دانش، تجربه، آیندهبینی و استفاده درست و به موقع از ابزار، در راستای کسبوکار و تجارت است. کاری که جف بیزوس کرد؛ یعنی مدیریت تمام عواملی که میتوانست به موفقیت بیانجامد. از این رو هوش تجاری و مدیریت هوش تجاری قبل از هر مسئلهای توصیه میشود و شکل اجرایی و عملیاتی این موضوع، داشتن یک پلان و برنامه در قالب مدل کسب و کار یا بیزنس مدل اجرایی و منحصر بهفرد با یک DAN تجاری اختصاصی برای کسبوکار میباشد.
هر جا که ما نیاز مشتری و انتخاب یک مدل تجاری در قالب بوم مدل کسبوکار و اجرای یک وبسایت، تحت عنوان ابزار ارتباطی خوب را درست برنامهریزی کنیم، شک نکنید به سمت موفقیت در تجارت الکترونیکی پیش رفتهایم، هر چه بیشتر مشتری بگیریم، طبیعتا بیشتر اعتماد و اعتبار کسب کردهایم و همیشه قدرت از مشتری و تعداد مشتری است. هر چیزی در جامعه انسانی، از انسان قدرت میگیرد بازیگر پرطرفدار ستاره میشود، ورزشکار پرطرفدار قهرمان میشود، صنعتگر مشهور، برند میشود و طبیعتا سایت پرطرفدار هم از این قانون طبعیت میکند.
یعنی هر چیزی از مشتری وطرفدار قدرت میگیرد؛ تا جایی که دیگران کار ما را جلو میبرند تا خود ما، این قدرت تجارت الکترونیکی و یک برند الکترونیکی است؛ یعنی ما حتما نیاز به وبسایت در تجارت الکترونیکی داریم. وبسایت، محل دادوستد و بازار ما محسوب میشود، اما پشت این وبسایت باید هوش تجاری قوی یک فرد هوشمند و با دانش باشد، همچنین داشتن یک برنامهی جامع مدیریت تجارت الکترونیکی، از همه مهتر است.