بازاریابی و فروش
- DOTWEB
بازاریابی و فروش
اگر یک کسب و کار کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید. به علاوه، فکر نمیکنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند. اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری میکنند و در نتیجه، نیاز به تخصصهای متفاوتی دارند. اگر قرار باشد بخش مارکتینگ فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از فروش با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد. اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، میتواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش میدهد پس با ما در ادامه همراه باشید تا از تفاوت این دو با خبر شوید.
تعریف بازاریابی کاتلر
بازاریابی فرآیندی مدیریتی – اجتماعی است که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله، به رفع نیاز و (خواسته) خود میپردازند. در این تعریف کاتلر بر مفهوم ارزش تأکید دارد زیرا ارزش، مفهومی فراتر از کالا و خدمات دارد. بطور خلاصه بازاریابی فرآیند رفع نیاز از طریق تولید و مبادله ارزش است که بتواند نیاز مشتری را جامعه هدف را برطرف کند.
فرایند فروش معمولا به مراحل مختلفی تقسیم میشود:
- جستوجوگری یا مشترییابی
- مرحله قبل از نزدیکی یا تماس با مشتری
- مرحله تماس با مشتری
- نمایش
- حل مشکل
- برطرف کردن اعتراضات
- بستن قرارداد
- پیگیریهای پس از فروش
بازاریابی = هم اکنون و در آینده، با مشتریان خود هم سو شوید
هدف معمول بازاریابی این است که مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات شما علاقهمند کند و سرنخ فروش به وجود آورد. بنابراین فعالیتهای آن شامل موارد زیر میشود:
- تحقیق دربارۀ مصرف کنندههابرای شناخت نیازهای بازار
- توسعه محصولات خلاقانهکه بتوانند نیازهای فعلی و آینده مشتریان را برآورده کنند
- تبلیغاتمحصولات و خدمات برای بالا بردن آگاهی و ساختن برند
- قیمت گذاریمحصولات و خدمات برای بدست آوردن بیشترین سود در طولانیمدت
پس یک نقش اصلی بخش بازاریابی این است که بازار کار را از نگاه یک مشتری بشناسد که مخاطب شرکت است و کمک کند که شرکت به سمتی حرکت کند که خواستهها و نیازهای مشتری مذکور را در آینده برآورده کند. که یعنی کار بازاریابی این است که یک برند را به سمت بخشهایی از بازار و گروههایی از مشتریان هدایت کند که شرکت بتواند در آنها رقابت کند و سود داشته باشد.
بگذارید سادهتر بگوییم: بازاریاب باید به برند کمک کند تا پیشنهادات، قیمتگذاری و روابط خود را به نحوی تغییر دهد که نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کند و در نتیجه، فروش شرکت افزایش یابد.
البته، کار بازاریابان به همین خلاصه نمیشود. بخش مارکتینگ همچنین باید بتواند درک خود از بازار را به صورت ابزارها و تاکتیکهایی در آورد تا به وسیله آنها شرکت بتواند سهم بیشتری از بازار را جذب کند، روابط (معمولاً دیجیتال) را مستحکم کند و سرنخهای فروش بیشتری را ایجاد کند. بازاریابی همچنین میتواند بخش فروش را به بخشی از بازار بفرستد که باید شکار خود را انجام دهد و فشنگهای مورد نظر را در اختیار آنها قرار دهد. البته توجه داشته باشید که وقتی کارکرد بازاریابی فقط در کمک به تیم فروش در زمان حال خلاصه شود، کسب و کار شما آینده را از دست خواهد داد و این برای آینده بیزنسی شما بسیار بد و مضر است.
بازاریابی رابطه ای
بازاریابی رابطه ای به استراتژی ها و تاکتیک هایی برای تقسیم بندی مصرف کنندگان برای ایجاد وفاداری اشاره دارد. بازاریابی رابطه ای از اطلاعات آنالیتیکس و تبلیغات به تجزیه و تحلیل دقیق رفتار مشتریان و ایجاد برنامه های برای وفادارسازی آنها بهره می برد که اگر اینکار یعنی وفادارسازی به درستی انجام شود شما مشتریان را به مشتریان دائم خود تبدیل خواهید کرد.
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی یک پدیده بازاریابی است که افراد را برای انتقال پیام بازاریابی تسهیل و تشویق می کند. این بازاریابی با نام مستعار “ویروسی” معروف است زیرا تعداد افرادی که در معرض پیام قرار می گیرند روند انتقال ویروس یا بیماری از یک شخص به شخص دیگر را تقلید می کنند در اصل میتوان گفت که خود مشتریان برای شما نقش بازاریاب را ایجاد میکنند.
بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی یک استراتژی بازاریابی غیر متعارف و خلاق را توصیف می کند که هدف آن کسب حداکثر نتیجه از حداقل منابع است.
فروش سنتی
فروش یکی از قدیمیترین حرفههاست و شاید یکی از ارکان شکل دهنده اجتماع و برآوردهسازی نیازهای انسانها بوده و هست. در شکل سنتی آن که بیشتر فضای حجرههای تجار در ذهن تداعی میشود تا جهان شبکهای و دنیای مجازی و بازارهای رقابتی و جهانی دنیای امروز، همه جلوهها و مصادیق گذشته و امروز فروش است.
اما آنچه بیشتر از ظواهر فروش دچار تغییر شده است، پارادایمها و مفاهیم اساسی آن است که معلول حوادث و تحولات بنیادی صنعت و زنجیره عرضه میباشد.
در فضای سنتی فروش، به دلیل عرضه اندک و رقابتی نبودن فضای فروش، بسیاری از فعالیتهای فروشندگی، حول سفارشگیری و تشکیل صفهای انتظار توسط مشتریان دوران میکرد و یا به دلیل دانش اندک مشتریان از پارامترهای دقیق محصولات و کالاهای جایگزین آن، موجب تحمیل اقلام کم کیفیت و انحصاری به مشتریان میشد.
همچنین تصور ذهنی از فروشندگی در نظام سنتی مبتنی بر شخصیتی پرحرف و چرب زبان چاپلوس و تا حدی دروغپرداز شکل گرفته، حال آنکه بسیاری از این مفاهیم و انگارهها در طی دهههای گذشته دچار تغییرات اساسی محتوایی شدهاند.
قانون۲۰/۸۰ مشتری یابی
مطابق قانون۲۰/۸۰، به تقریب، ۸۰ درصد از محصولات شما را ۲۰ درصد از مشتریان تان خریداری می کنند. یعنی ۲۰ درصد از مشتریان شما ۸۰ درصد از درآمدتان را تأمین می کنند. پس در فرایند مشتری یابی ، برای مشتریان بهتر، زمان بیشتری صرف کنید. ارتباط برقرار کنید و به مشتریان قدیمی اهمیت و سرویس دهی جداگانه دهید.
سخن پایانی
بازاریابی و فروش دو مفهوم جدا از هم هستند. با این حال هر دو بسیار مهم بوده و با تکمیل یکدیگر مسیر موفقیت یک کسب و کار را هموار میکنند. برای کسب و کارهای بزرگ داشتن یک مدیر جهت ایجاد هماهنگی بین دو تیم بازاریابی و فروش ضروری است. در کسب و کارهای کوچک نیز شاید تیم فروش و بازاریابی معنی واقعی خود را نداشته باشید اما همکاری یک متخصص فروش و یک متخصص بازاریابی در کنار هم میتواند کسب و کار کوچک را به کسب و کاری بزرگ تبدیل کند.
امیدواریم از این مقاله خوشتان آمده باشه و استفاده کرده باشید اگر سوالی برای شما باقی مانده میتوانید از صفحه تماس با ما با تیم ما در ارتباط باشید.